جـــمـــلات قــــصــــار    -     آرشـــیــو


2008-08-29 00:54:50 محبت او مانند بارانی است که به زمین می‌تابد!!

2008-08-26 00:12:45 میخوای بری عربستان چیکار کنی؟ زیرِ اون آفتابِ ظُلَمات!!!

2008-08-06 00:45:36 طرف بعد يه ربع که تخم مرغی رو گذاشته بود آب پز شه درش آورد و گفت: هنوز کاله!‌!‌!

2008-07-25 09:56:18 دو نفر کنار هم ایستاده بودن، ما از یکیشون پرسیدیم: "شما این اطراف رستوران خوب میشناسید؟"
طرف شروع کرد به آدرس دادن که یدفه رفیقش پرید وسط حرف و خواست که بقیه آدرس رو اون بگه، اولیه هم شاکی شد و گفت: "تو ساکت باش! مگه نمیبینی من دارم میشناسم!!"


2008-07-25 09:51:26 طرف کمی پس از احساس تشنگی يه آبسردکن کنار خيابون ميبينه و ميگه:کاشکی يه آرزو ديگه انجام ميدادم!

2008-07-06 21:39:41 طرف گفت: نمیتونم نوشته های درشت رو بخونم، منم فونتش رو کوچیک کردم(خیلی کوچیک)، گفت: کور که نیستم، کور میشم!

2008-06-20 03:17:36 ضربه رو با قسمت بیرونیِ سرش زد که فایده‌ایی نداشت و توپ به بیرون رفت

2008-06-20 02:16:36 (با عصبانیت): برو از اینجا دوروبر منم قلمِ قرمز بکش!

2008-06-20 02:15:07 شما آزمایش کارتون رو تحویل دادین؟

2008-06-20 02:15:00 استاد ميخواد کلاس حل مشکل بذاره!


قبلی ۱۲۳۴۵۶۷۸۹۱۰۱۱۱۲۱۳۱۴۱۵۱۶۱۷بعدی